امتحان
بسم الله الرحمن الرحیم
هرزمان که نوبت امتحاناتمان می رسدسعی و تلاش ها بالامی رود. محصلین را می بینی که تمام دغدغه و دل مشغولیاشان عبور از این فصل سخت امتحانات است. همه از صبح علی طلوع که شروع به مطالعه و مباحثه می کنند تاآخر شب یا حتی بعضی شبها را هم بیدار می مانند و خود را وقف درس خواندن میکنند که مبادا سرجلسه کم بیاورند.
گاهی وقتها هم با اینکه در مطالعه و حفظ کردن درسی اصلا کم هم نگذاشتیم، اما پس از مشاهده نتیجه آزمون می بینیم که خیلی کمتر از نمره ای که فکرش می کردیم شده ایم؛ برگه را که می بینم، اتفاقا نمره را در جایی از دست داده یم که یقین داشتیم درست نوشته ایم در این لحظه است که کلی خود را به دلیل بی توجهی یا حواس پرتی یا عجله کردن سرجلسه سرزنش و… می کنیم و افسوس میخوریم.غافل از این که این نمره کم یا زیاد در نهره نهایی بندگی ما موثر باشد.
اما می رسد روزی که نوبت نمره دادن خدا را می بینیم وقتی کارنامه عمل دنیا را می گیریم تازه متوجه می شویم که چقدر برای خدا درس خوانده ایم و چقدر برای امتحان خدا وقت گذاشتیم یا چند شب به خاطر درس خدا شب بیداری کشیده ایم چقدر از مهمانی و مسافرتها را به خاطر امتحان خدا نرفتیم تا از خدا نمره قبولی بگیریم حالا اینها که همه به کنار…تازه می بینیم آنجاکه فکر میکردیم برای خداست باید نمره را بگیریم می بینیم آن هم نمره نیاورده، چون هرچند به ظاهر برای خدا بوده اما ریا و سمعه و سایر رذایل نمره اش راخریده اند…..در آن زمان است که دوباره حسرت و پشیمانی به سراغت می آید ولی افسوس و صد افسوس که امتحان خدا دیگر دوباره برگزاره نمی شود و فرصت باز نمی گردد حسرت فایده ای ندارد و باید برای همیشه در مقابل خدا از خجالت سرافکنده شوی.
ای کاش اینقدر که به امتحان های درسی ارزش می دهیم مقداری هم به امتحان بندگی وقت می گذاشتیم.
خدایا پناه می بریم به تو از آن کارهایی که برای تو و به اسم تومی کنیمولیقبل ازدریافت نمره قبولی آنها را به غیر می فروشیم.